طرح جامع آموزش همگانی مدیریت بحران
مقدمه
تهران، شهری در مسیر پیشرفت و آبادانی است. همانگونه که پلها و زیرساختهای عمرانی به منظور تابآوری بیشتر در برابر زلزله و سایر رخدادهای طبیعی به دست طرحهای مقاومسازی و بهسازی لرزهای سپرده میشوند، شایسته است شهروندان و سرمایههای انسانی نیز برای کسب بیشترین میزان آمادگی در مواجهه با مخاطرات و عوامل تهدید کننده خود تلاش کنند؛ به ویژه در شهری که در معرض دامنهای متنوع از خطرات و بلایای طبیعی قرار دارد و صد البته در زمانهای که گرم شدن زمین و تغییرات اقلیمی، ضرباهنگ پدیدههای طبیعی را غیرقابل پیشبینی ساخته است.
در این میان تا زمانی که آموزش به عنوان فراگردی هدفمند و دارای ساختار و نتیجه در نظر گرفته نشود، نمیتوان از تلاشهای جزئی و پراکنده در زمینه آموزش مدیریت بحران، انتظار معجزه داشت؛ آمادگی مقابل مخاطرات و بلایای طبیعی، از جمله موضوعات مهم آموزشی است که هیچ شهروندی نمیتواند بر مبنای ویژگیهای فردی یا اکتسابی همچون سن، جنس، میزان تحصیلات یا نوع شغل، خود را از یادگیری آموزههای آن بینیاز بداند.
در کنار هم قرار دادن این گزارهها به آن معنا است که آموزش مدیریت بحران، امری اجتنابناپذیر است و لازم است با سیاستی جامع، برنامهریزی شده و البته همگانی، مجموعه راهبردهای آمادگی مقابل مخاطرات را در میان شهروندان نهادینه کند. در چنین شرایطی هر یک از شهروندان حتی اگر از توان، دانش و انگیزه کافی برای کمک به دیگران یا مشارکت در برنامههای گروههای دوام (داوطلب واكنش اضطراري محله) برخوردار نباشند، حداقل میتوانند برای حفظ جان خود و سایر اعضای خانواده پیشقدم شوند.
موضوع فعالیت پروژه
طرح جامع آموزش، طرحي است فراگیر كه بايد چشمانداز، اهداف، قلمرو، راهبردها و سازوكارهاي اجرايي و كنترلي مرتبط با فعاليتهاي آموزشي سازمان را حداقل براي يك دوره 10 ساله مشخص كند. مسلماً تدوین چنين طرحي، سرآغاز تعریف برنامهها و پروژههایی خواهد بود كه ميتوانند اقدامات كوتاهمدت و ميانمدت معاونت آموزش و مشاركتهاي مردمي سازمان و كميتههاي آموزش ستاد مديريت بحران شهر تهران را شکل دهند.
چنین طرحی نشان خواهد داد که به منظور تحقق مأموريتهاي محول شده به سازمان و دستيابي به سطحی مطلوب از آگاهي، دانش و مهارت در رفتارهای فردی و گروهی شهروندان تهراني، کدام فعاليتهاي آموزشي، با چه اشكال و شيوههايی بايد در دستور کار قرار گیرند. به عبارت دیگر اين طرح مشخص میکند که چه محتواي آموزشي براي کدام گروههاي مخاطب، چگونه و براي رسيدن به چه هدفي و در نهایت در چه دوره زماني و به مسئولیت چه نهادی بايد تدریس شود.
اسناد و مستندات بالادستی
اهمیت آموزش به منظور حفظ آمادگی شهروندان و مسئولان در مواجهه با مخاطرات تهدیدکننده شهر تهران، به حدی است که در قوانین بالادستی نیز تأکید ویژهای بر این موضوع شده است. در ادامه به برخی از این اسناد اشاره میشود:
- قانون مدیریت بحران کشور:
در سال 1390 قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور به تصویب رسید. بر اساس این قانون بررسی و تأیید سیاستهای آموزشی به عنوان یکی از وظایف شورای راهبردی مدیریت بحران کشور معرفی شده است. همچنین دو کارگروه «آموزش و اطلاع رساني» و «امداد و نجات و آموزش همگانی» جهت اجرای هرچه بهتر سیاستهای آموزشی در ساختار قانون مدیریت بحران کشور دیده شده است.
- مصوبات شورای اسلامی شهر تهران:
شورای اسلامی شهر تهران در سال 1385 مجوز تقویت و عملیاتی کردن سیستم مدیریت بحران شهر تهران را به تصویب رساند. در «ماده 4 بند د» این سند «جلب مشاركت و همكاریهای مردمی و نيروهای امدادی داوطلب از طريق آموزش عمومی، ايجاد آمادگی، هدايت كمكهای مردمی به نحو مطلوب و توزيع آنها بين آسيبديدگان، سازماندهی و آموزش نيروهای داوطلب در شبكه مديريت بحران» آورده شده است. این بند و چند بند دیگر که به موضوع آموزش اشاره دارند، ضرورت تهیه طرحی جامع را جهت آموزش مورد تأکید قرار میدهند.
بر اساس اساسنامه سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نيز، افزايش سطح ايمني و كاهش خطرپذيري شهر تهران از طریق آموزش، یکی از اهداف تشکیل سازمان است. این امر مهم جز با اجرای طرحی جامع در خصوص آموزش امکانپذیر نخواهد بود.
بیان مسأله و ضرورت اقدام
بر اساس نظرسنجی انجام گرفته در پیمایش اجتماعی برای مدیریت خطر زلزله در سال 1391، با توجه به اینکه حدود 65 درصد از افراد جامعه در برابر پرسش «آیا فکر میکنید که تهران منطقه حادثهخیزی است؟» جواب بلی میدهند، میتوان نتیجه گرفت که افکار عمومی جامعه، آماده دریافت آموزشهای مناسب و کسب آگاهی و آمادگی در زمینه مقابله با بحرانها است. لذا داشتن برنامهای کلان در حوزه آموزش، تنها راه افزایش آگاهی و آمادگی شهروندان به صورت گسترده است. برنامهای که به تمام موارد فوق توجه کرده و پاسخگوی نیازهای آحاد جامعه باشد. طی سالهای اخیر آموزشهای همگانی در حوزه فعالیت سازمانها و نهادهای مسئول به صورت مقطعی و موردی در اختیار افراد جامعه قرار گرفته است، لیکن وجود همپوشانی در برخی موضوعات و بلاتصدی ماندن برخی دیگر، سازمان را بر آن داشت تا با توجه به مسئولیت قانونی خود، گامی در جهت رفع خلاء موجود برداشته و با سیاستی جامع، برنامهریزی شده و البته همگانی، مجموعه راهبردهای پیشگیری و آمادگی در مقابل مخاطرات را در میان شهروندان تهرانی نهادینه کند. سند «طرح جامع آموزش همگانی مدیریت بحران» بدین منظور با هدف ارتقای مهارت و توانمنديهاي شهروندان درخصوص كاهش خطرپذيري شهر تهران در مقابل بحرانهاي طبيعي با رويكرد آمادگي در برابر زلزله و ساير مخاطرات شهري از طریق آموزش تمام اقشار جامعه تدوین شده است.
ذینفعان پروژه
- گروههای هدف:
منظور از گروههای هدف، کل شهروندان تهرانی هستند که در این پروژه به دو طریق، به گروههای مختلف دستهبندی شدهاند. این دستهبندیها کمک میکند تا آموزشها به صورت هدفمند و مؤثر برنامهریزی و ارائه شوند. به این ترتیب میتوان ضمن بهره جستن از ابزارهای متنوع آموزشی، از روشهای مناسب برای هر گروه استفاده کرد.
- گروههای هدف عمومی:
با توجه به تنوع و تفاوت گروههای مختلف سنی، جنسی، تحصیلی و فرهنگی در جامعه، نیازهای آموزشی شهروندان ابتدا باید در قالب گروههای مختلف طبقهبندی شود تا شرایط تهیه محتوا و برنامههای آموزشی فراهم شود. در این راستا عموم مردم جامعه بر اساس نظام آموزشی کشور به 4 گروه زير تقسیم شدهاند؛ گروههایی که از آنها با نام گروههای عمومی هدف یاد میشود.
- 4 تا 6 سال (مهد کودک و پیشدبستان)
- 6 تا 12 سال (دبستان)
- 12 تا 18 سال (دبیرستان)
- بيشتر از 18 سال (بزرگسالان)
- گروههای هدف کلیدی:
در این میان باید از یک طبقهبندی دیگر نیز نام برد؛ گروههایی که با توجه به میزان تأثیرگذاری در آموزش عمومی جامعه و نیز شغل و مسئولیتشان انتخاب شده و گروههای کلیدی هدف خوانده میشوند. توضیح آنکه تأثیرگذار و ذینفوذ بودن ايشان در ميان مردم و امكان دسترسي و ارائه آموزشها در محل كار و يا محل سكونت ايشان، دو نكته پراهميت در انتخاب و تفكيك گروهها بوده است. گروههايي مانند: امامان جماعت، معلمان، شورایاران و مدیران محله، دستاندرکاران رسانه، داوطلبان امدادرسانی در محله (دوام)، گروههای مدیریت بحران اماکن، خانمهای خانهدار، دستاندرکاران صنعت ساخت و ساز و بسیجیان.
- سازمانهای مسئول:
این طرح نه تنها به لحاظ جامعنگری، تمام شهروندان را بهرهمند خواهد کرد بلکه آموزش و تدوین محتوای آموزشی را امری در صلاحیت سازمانها و نهادهای متخصص قلمداد میکند. از این رو، طرح جامع آموزش همگانی میتواند نقشی کلیدی در سازماندهی آموزشهای عمومی سازمانهای فوق ایفا کند.