جنسیت در سوانح، نیازهای متفاوت
مقدمه
با عنایت به نقش کلیدی زنان در بازگرداندن خانواده و جامعه به وضعیت عادی و امنیت روانی و ساختاری پس از بحران، جایگاه زنان و دختران، بهره گیری از توان بالقوه و تأمین نیازهای متفاوت آنها در بحران، باید در برنامه ریزی مدیریت بحران کلان شهرها پیش از وقوع سوانح، لحاظ گردیده و مورد توجه قرار گیرد. با توجه به این امر، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در نظر دارد تا با ارائه راهکارهای موجود ارتقای مشارکت زنان در مدیریت بحران و ارج نهادن به راهکارهای خلاقانه پیشنهادی از سوی شهروندان، زمینه را برای ارتقای مشارکت اجتماعی در این حوزه فراهم نماید.
در سوانح و بحران ها، این احتمال وجود دارد که عملکرد بسیاری از ما تحتتأثیر شرایط روانی ناشی از شدت حادثه تغییر کند و بدین ترتیب مشکلاتی در نحوه امدادرسانی به اقشار مختلف از جمله زن و مرد، پیر و جوان و مدیریت بحران بوجود آید. با در نظر گرفتن این احتمالات و با هدف رفع نواقص و افزایش آمادگی نیروهای امدادی برای مواجهه با حوادث احتمالی، یکی از موضوعاتی که میتواند کیفیت امدادرسانی به حادثهدیدگان را در زمان وقوع حوادث احتمالی تحتتأثیر قرار دهد، توجه به تفاوتهای جنسیتی میان زن و مرد است چرا که در برخورد با مخاطرات و سوانح برخی از افراد جامعه متحمل آسیب ها و خسارات بیشتری می شوند که به این گروه جمیعت های آسیب پذیر گفته می شود. تجارب حاصل از وقوع بلایا و سوانح نشان داده است که زنان در زمره جمعیت آسیب پذیر به شمار می آیند. ویژگی های فیزیکی، فیزیولوژیک و نقش هایی که در خانواده و جامعه ایفا می کنند موجب می شود تا زنان در سوانح تجارب متفاوتی را در مقایسه با مردان کسب کنند. در سوانح، ناامنی، بی سرپرستی، مشکلات بهداشتی، عدم تامین منابع مالی و بی خانمانی، برخي عوامل بيولوژيكي، مانند حاملگي و شيردهي مخاطرات بیشتری برای زنان به همراه دارد. حتي در خانواده هايي كه كم و بيش از پیامدهای سوانح در امان مانده اند، حجم كار زنان پس از فاجعه افزايش مي يابد و برای آنان شرايط كار خانه داري بسيار سخت تر و طاقت فرسا خواهد بود. در مرحله امدادرساني نیز ممكن است اين نيازهاي خاص زنان ناديده گرفته شوند. به علاوه، فرصت هاي نابرابر دسترسي به منابع، اعتبارات و پشتوانه هاي اقتصادي نيز دامن گير زنان است. مطالعات متعدد بيانگر آن است كه زنان و دختران بيش از مردان و پسران در سوانح در معرض سوء استفاده های مختلف قرار گرفته و از اختلالات عاطفي و استرس هاي رواني بیشتری رنج مي برند. توجه به موارد فوق در برنامه ریزی های مدیریت بحران می تواند آمادگی سازمان های مسئول را در سوانح افزایش داده و کیفیت مدیریت بحران را در سوانح ارتقا بخشد.
جنسیت و برابری در سوانح
نابرابری جنسیتی به تفاوت های اجتماعی بین جنس مونث و مذکر در طی دوره زندگی اطلاق می شود که براساس یادگیری به وجود می آید و در فرهنگ جوامع ریشه دارد. این تفاوت ها در طول زمان قابل تغییر بوده و در فرهنگ های گوناگون و حتی در داخل یک فرهنگ دارای درجات متفاوتی است. از نظر تاریخی توجه به جنسیت از پاسخ به نیازهای زنان سرچشمه گرفته است زیرا زنان معمولأ از امتیازات کمتری نسبت به مردان برخوردارند. البته در جامعه نیاز است تا مشکلات حین بحران در مردان و پسران نیز مورد بررسی قرار گیرد. در سوانح مسئولان وظیفه دارند تا از این نکته اطمینان حاصل کنندکه کمک ها و حمایت ها به طور یکسان در اختیار جمعیت آسیب دیده قرار گیرد. حقوق آسیب دیدگان رعایت شده و همه آنهایی که از بحران آسیب دیده اند حمایت های مورد نیاز را دریافت کنند. در واقع برابری جنسیتی در بحران به معنای آن است که زنان و مردان از حقوق، فرصت ها، حمایت و شانس های یکسان در دستیابی به منابع برخوردار باشند.
افزایش احتمال آسیبدیدگی زنان در سوانح
مقوله جنسیت در بلایای طبیعی از منظر تفاوت آسیبپذیریها، نیازها، فرصت ها و دسترسی به منابع و کنترل آن در شرایط بحران و اضطراری امری بسیار حائز اهمیت است. مردم آسیبدیده از سوانح، معمولا با توجه به شرایط اجتماعی، سن و سال، سکونت در محل وقوع سوانح اعم از اینکه شهر یا روستا باشد و فرهنگ حاکم بر آن، ناتوانیهای حرکتی که میتواند دائمی یا موقتی باشد و جنسیت آنها از آسیبپذیری متفاوتی در بحران برخوردارند. بهعنوان مثال در سونامی سال2005 اندونزی و سریلانکا نزدیک به 80درصد کشتهشدگان زن بودند که البته دلایل مختلفی برای این موضوع ذکر شده است که از آن جمله میتوان به عکسالعملهای متفاوت زنان و مردان در حمایت از خانواده در شرایط اضطراری اشاره کرد.
این بدان معناست که سوانح طبیعی و وضعیتهای بحرانی مربوط به آن، تأثیرات عمیق متفاوتی بر زنان، دختران، مردان و پسران دارند و آنها را با خطرات و وضعیتهای متفاوتی روبهرو میکنند که تغییر نقشهای جنسیتی تحمیلی به واسطه وقوع سوانح برای دختران و زنان مانند مسئولیتهای جدید برای زنان سرپرست خانواده در بحران و عدم توانایی احتمالی آنان در دسترسی مناسب به خدمات و منابع غذایی و ایجاد خانوارهای تک نفره به سرپرستی مردان با نیازهای ویژه از آن جمله است.
شناخت و برنامه ریزی برای مشکلات زنان در شرایط اضطراری
به صورت کلی می توان به نیازهای زنان در سوانح در سه مرحله قبل، حین و بعد از بحران به شرح ذیل اشاره کرد:
قبل از وقوع سوانح: برگزاری کلاس های آموزشی شناخت و مقابله با سوانح، فوریت های پزشکی و امداد و نجات، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به زنان در مورد سوانح
حین وقوع سوانح: امدادرسانی به موقع با درنظر گرفتن شرایط خاص فیزیولوژیکی زنان، حمایت های روانی و عاطفی
بعد از وقوع سوانح:ایجاد کمپ های مناسب با امنیت بالا، تامین امنیت اقتصادی
با توجه به آسیب پذیری زیاد زنان در حوادث و سوانح، لحاظ کردن رویکردهایی به شرح ذیل نقش بسزایی در پیشبرد اهداف مدیریت کاهش خطر پذیری سوانح خواهد داشت:
- اتخاذ رویکرد عدالت جنسیتی در مدیریت کاهش خطر پذیری سوانح به منظور حذف موانع اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و .... در جهت توانمندسازی زنان
- حذف نگاه سنتی به تقسیم کار جنسیتی و فرهنگ سازی بین آحاد مردم جامعه برای رفع کلیشه های جنسیتی با هدف شکوفاسازی قابلیت ها و استعدادها و تقویت حس اعتماد به نفس، خودابرازی و خود اتکایی زنان
- گسترش مشارکت زنان در مراحل مختلف مدیریت کاهش خطر پذیری، آموزش های کاهش خطر، کمک در فرآیندهای جبران خسارت، شرکت در تهیه و اجرای پروژه های بازسازی و حضور فعال در کمیته های راهبردی و نظارتی
- اتخاذ ديدگاهي جامع و يكپارچه در زمينه آموزش و توانمندسازي زنان، ارائه برنامه های آموزشی مدون و مستمر برای زنان به منظور افزايش آمادگي آنان در برابر سوانح طبيعي، برگزاري كلاس هاي آموزشي با محوريت موضوعات مرتبط با حوزه هاي آسیب پذیری فيزيكي و بهداشتي، روان شناختي، اجتماعي و فرهنگي و اقتصادی
- حمایت و تسهیل زمینه برای شکل گیری تشکل های زنان در حوزه کاهش خطر پذیری با هدف گسترش مشارکت اجتماعی و اقتصادی آنها و افزایش دانش زنان نسبت به سوانح طبیعی